یک چیزی در کوانتوم مکانیک وجود دارد که عنوان خالهزنکی (یا عمومردکی)اش میشود ”اتمها تا وقتی نگاهشان میکنید تغییر نمیکنند.“ و عنوان دهن پرکنَش میشود ”فروپاشی تابع موج توسط ناظر“. که به نظر منِ کمتر از کمترین، بعضی حضراتِ نه چندان علمی و به هیچ عنوان scientist پیاز داغش را زیاد کردهاند و اینطور تفسیرش میکنند که یعنی ”ما با نگاه کردنمان پدیدهها را تغییر میدهیم.“ یعنی مثلا یک سنگ قبل از اینکه شما نگاهش کنید یک جور است و وقتی نگاهش میکنید یک جور دیگر- بگذارید من تصحیح کنم که یک حال دیگر- میشود. اینجا منِ کِرمو چون از عنفوان دانشجویی به پیوند بین فیزیک و فلسفه علاقه داشتم میتوانم شاهد بیاورم و آتش شبهه را زیادتر هم کنم که همچون چیزی را در حکمت اسلامی ”فاعل بالعنایه“ مینامند؛ اینطور که مثلا فاعلیت خداوند چنین است و فقط نظر میکند (لطف میکند) بر نیستی (به معنای عام)، و مخلوقی هست میشود.
درمورد بخش دوم که من غبار راه فلاسفه هم نیستم؛ اما بخش اول که صورت فیزیکی مسئله بود، میگویم که تا اطلاع ثانوی چرند است. و منظور حضرت شرودینگر و دیگران، از فروپاشی تابع موج توسط ناظر چیز دیگریست که اولا از محاسبات به دست میآید و دوما منحصر میشود به پدیدههای کوانتومی مانند نور؛ فلذا چیزی با آن تفسیر به خصوص، در فیزیک کوانتوم به اثبات نرسیده. اینجا تقریبا از هر اشاره و اصطلاح که تاکنون گذشت خود به خود مبحثی باز میشود که منِ ناشی جهت جلوگیری از اطالهی متن میبندمشان.
چه اینکه میتوانستم به جای تمام اینها فقط بگویم:
انتظار چیزی را میکشیدم که میدانستم تا وقتی منتظرش باشم اتفاق نمیافتد.
تصویر نوشت: 1961-The Innocents