- پنجشنبه ۲۲ آذر ۰۳
مثلا فکر میکنی من نمیتونم به این فکر کنم درستش چی بود و عذاب بکشم؟ خیلی هــــــم میتونم.
الان درستش این بود که حنجرهم محدود به فرکانس خروس نباشه، رکورد کرونا گرفتن بعد از دوران کرونا رو نداشته باشم، یک روز تمامم برای یک ادیت فکسنی (لتس بی آنست؛ شاهکار شد!) صرف نشده باشه، و به جای اینکه زیر پتو در حال کشیدنِ اضطراب مشقهای ننوشتهی سرازیر به دد لاین باشم، با گلویی که هیچی براش بد نیست در حال مزه کردن آمبیانسهای رویاییم با دوستانِ زیباتر از برگ بابونهم بودم. میفهمی؟
والا اگه بفهمی.
وانگهی سخت نگیر. و دل قوی دار که بنیاد بقا... بر آب است!
+ با پوزش از سعدی و ”اوست“